- پایگاه خبری ورزش و جوانان ماهشهر - http://irhamegani.com -

سلطان حیاتی؛ پیشکسوت فوتبال ماهشهر


گفتگو با یکی از محبوبترین پیشکسوتان ورزش ماهشهر

 

با مردی خوش روحیه و خوش سخن که میگوید هر مردی 3 بار بیشتر جرات ندارد سکته کند اما من 4 بار سکته زدم و این استقامت را به خاطر حضور در ورزش میدانم ، این فرد پیشکسوت سلطان حیاتی است فردی که مورد احترام هم است و نامی که دارد برازنده اوست.

بیوگرافی شما ؟

سلطان حیاتی هستم 72 سال سن دارم و متولد شهرستان ماهشهر هستم

از کجا فوتبال را آغاز کردید؟

فوتبالم را از همین ماهشهر آغاز کردم البته در آن زمان تیمی وجود نداشت و بعدها 2 تیم فرهنگ و شرکت نفت تشکیل شد و بعد هم شاهین را تاسیس کردیم آن زمان شاهین تنها تیم در ایران بود که مربی خارجی داشت او یک اسکاتلندی بود ولی متاسفانه اسمش یادم نیست بعد از او آقای بهرامی و بعد من مربی این تیم شدم.

آقای حیاتی به نظر شما پیشکسوت کیست ؟

کسی که عمری در ورزش بوده و حال الگویی برای جوانترهاست البته کسی که گذشت را سرلوحه خود قرار دهد میتواند الگوی خوبی برای جوانان باشد ورزشکار یا پیشکسوتی که خودنمایی کند ورزشکار نیست.

برای چه آن سالها سراغ ورزش رفتید؟

عشق به ورزش واینکه ازخلاف دور باشم.من در تمام مدت زندگیم یک نخ سیگار هم نکشیدم.

جوانان باید چگونه الگو پیدا کنند؟

باید جوانان به بزرگترها احترام بی نهایت بگذارند و البته بالعکس ان هم صادق است.گذشت در مسابقات ورزش اهمیت زیادی دارد.ورزشکار با ادم معمولی باید فرق کند.ورزشکار باید روحیه جوانمردی داشته باشدو الگوهایش را در این زمینه ها پیدا کند.

رفتار ورزشکاران با بزرگترها در گذشته چگونه بود ؟

بچه ها هیچوقت کلمه آقا را از فامیل و اسم نمی انداختند و همیشه من هم کمک حال بچه ها بودم خیلی وقت ها پیش می آمد که پول نیاز داشتند و از من میگرفتند شاید بعضی وقتها من خودم هم پول نداشتم ولی میرفتم جور میکردم و به آنها میدادم.

با دوستان قدیمی هم ارتباط دارید؟

من دلم میخواهد هر ماه یک جلسه با دوستان قدیمی داشته باشیم و خاطرات همدیگر را گوش کنیم و هرزگاهی دور هم جمع شویم.

در حال حاضر به چه جیزی عشق می ورزید؟

به خانمم وبچه هایم  و همجنین به 7 ننوه ای که دارم ووقتی دور مرا می گیرند خیلی خوشحال می شوم.

وهنوز به ورزشکاران هم؟

اینجا خانه من است به خانه ورزشکاران وشاگردانم از بچگی اینجا رفت وامد دارند وهر دردی دلی داشته باشند یک راست می ایند اینجا.

چه ارزوی  دارید؟

آهی می کشد و خانمش که نظاره گر گفت و گوی ماست گریه میکند من آرزو دارم و از خدا میخواهم که سالم و ایستاده بمیرم این بزرگترین آرزوی من است.

و در آخر …..

دوست دارم از خانواده خوب و ورزشکارم تشکر کنم از همسرم که ورزشکار و از دخترهایم که قهرمان کاراته بستکتبال و تیر و کمان هستند و از همه کسانی که به من لطف داشته و دارند