با حذف ساده سرمايه‌گذارها در بسكتبال زاينده رود بسكتبال خشك مي‌شود!

در حالي كه اصفهان هميشه قلب تپنده بسكتبال ايران بوده، با رفتن سرمايه‌گذارهايش از اين ورزش آينده تاريكي براي بسكتبال ايجاد خواهد شد تا جايي كه ديگر هيچ حامي بزرگي در بسكتبال اين استان نخواهيم ديد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بسكتبال اصفهان هميشه نام و آوازه‌اي در ايران داشته، چرا كه هم در سطح باشگاهي و هم در سطح ملي حرف‌هاي زيادي مي‌زند. اصفهان تا فصل گذشته هميشه يك پاي فينال ليگ برتر بود و در وضعيتي كه باشگاه‌هاي قدرتمندي در بسكتبال سرمايه‌گذاري نمي‌كردند اين تيم به همراه چند باشگاه ديگر چرخ بسكتبال باشگاهي ايران را مي‌چرخاند. سرآمد بسكتبال اصفهان، ذوب آهن بوده كه با سابقه‌ترين تيم ليگ ايران محسوب مي‌شود و هميشه يكي از قطب‌هاي اصلي محسوب مي‌شد. سابقه باشگاهي ذوب آهن تونل موفقيت بسكتباليست‌هاي اصفهان در عرصه ملي بود.

ديدار دو تيم مهرام و الرياضي لبنان در فينال غرب آسيا

ذوب‌آهن، تونل رسيدن به تيم ملي

از گذشته‌هاي نه چندان دور مي‌توان سعيد ارمغاني، محسن صادق زاده و فرزاد كوهيان را نام برد و در همين دهه نيز از اوشين و آرن گرفته تا علي باهران و هم اكنون نيز ملي‌پوش‌هاي اميدي چون محمد فلاحت، عماد سلماني، رامين هنرمند و ديگر بازيكناني كه از گام نخست زير سايه ذوب آهن بودند و تا امروز بر چسب اين باشگاه را براي خود حفظ كرده‌اند را مي توان مثال زد.

بسكتبال پوياي اصفهان با نام ذوب آهن شناخته مي‌شود، اما پتانسيل بالاي ورزشكاران اين استان باعث شد حضور سرمايه‌گذارهاي ديگر نيز قوت بگيرد. در حالي كه اصفهان پتانسيل بالايي در ساختن بازيكن دارد، توزين الكتريك نيز از كاشان وارد كار شد و در حالي كه با بسكتبال اصفهان رابطه خوبي نداشت، فعاليت مناسبي در بسكتبال آغاز كرد. در حالي كه كاشان و اصفهان در رقابت‌هاي روبرو نبردهاي غير ورزشي هم داشتند باز هم حضور دو نام از اين استان در ليگ برتر نقش زيادي در شكوفايي دوباره اصفهان در بسكتبال داشت، اما همه چيز به همان خوبي باقي نماند و توزين كنار كشيد.

با رفتن توزين الكتريك ترس همه ريخت!

ديدار دو تيم مهرام و ذوب‌آهن

رفتن توزين از بسكتبال ريسكي بود كه خيلي از باشگاه‌ها از آن مي‌ترسيدند، اما با كنار كشيدن سرمايه‌گذارهاي كاشاني، ترس انصراف ريخت و عدم سرمايه‌گذاري در بسكتبال نقل محفل باشگاه‌ها شد. پس از توزين، مهرام و ذوب آهن هم از انصراف حرف زدند كه تا امروز اصفهاني‌ها در اين اقدام سريع‌تر بودند و فصل گذشته خود را نيز شكسته و پيوسته به پايان رساندند، اما سوال اينجا است كه بسكتبال اصفهان با آن همه پتانسيلش چرا اين گونه با خاك يكسان شد؟ استاني كه به راحتي مي‌تواند سه تيم ليگ برتري را هم از نظر بازيكن و هم از نظر كادر فني حمايت كند، چرا حالا اين گونه شده است؟ چرا زماني كه مهرام بانگ انصراف سر داد، همه مسئولان به تكاپو افتادند و به قول معروف «زمين را به آسمان دوختند» تا به قول آقايان “ستون بسكتبال باشگاهي ايران فرو نريزد”، اما اينقدر ساده توزين الكتريك و ذوب آهن را فراموش كرده‌اند؟

جدا از اين كه شخصيت‌هايي كه مورد حمايت مسئولان نباشند، در باشگاه‌ها به مشكل مي‌خورند، اما چرا سرمايه‌گذارها به اين راحتي حذف مي‌شوند جاي سوال دارد. آيا بسكتبال اصفهان كه هم اكنون تنها يك تيم فولاد ماهان تازه وارد را دارد مي‌تواند با همين يك باشگاه به شكوفايي و پويايي خود برسد كه مسئولان به هيچ وجه از رفتن ذوب آهن ناراحت نيستند؟ آيا يكي از قدم‌هايي كه براي مهرام برداشته شد براي توزين و ذوب آهن نيز برداشته شده است؟

هيچوقت حامي اسپانسرها نبوديم

عدم حمايت و رفتن‌هاي بي بازگشت سرمايه‌گذارها از بسكتبال ريشه در تاريخ دارد. بيم، كاوه و پيكان تنها اسم‌هاي سر زبان هستند اما مساله امروز بسكتبال، تيشه خوردن به ريشه اسپانسرهاي جديد هم است. هنوز حرفي از آمدن گيتي‌پسند در بسكتبال نبود كه آقايان تيشه به ريشه‌اش زدند تا دوباره ماهان در اصفهان تنها بماند. خود ماهاني‌ها هم مي دانند كه اگر در استان بي‌رقيب باشند كارشان آسان است اما پيشرفتي نخواهند كرد، اما چرا مسئولان به اين موارد فكر نمي‌كنند، جاي سوال دارد.

در حالي كه ليگ واليبال هر سال بهتر از سال گذشته و با سرمايه‌گذاري هاي خوب برگزار مي‌شود، بسكتبال همچنان از عدم تعامل ضربه مي خورد و دلخوش مهرام و پتروشيمي است تا همانند هميشه بيايند و بازي كنند. در حالي كه پويايي و رشد در واليبال ديده مي‌شود تا جايي كه جوانان 19 ساله در تيم ملي ستاره مي‌شوند، بسكتبال در چهار ديواري خود مانده و همانند رودخانه بي حركت شده است. تاثير حذف نام‌ها در استان اصفهان و آن هم به اين سادگي در حالي كه فدراسيون اقدام قابل توجهي انجام نداده و تنها در انديشه هفت درصد خودش است اين روزها ديده نخواهد شد، اما خشك شدن زاينده رود بسكتبال ايران در چند سال آينده كه ديگر نامي از ملي‌پوشان اصفهاني شنيده نشود، مشهود خواهد شد.

ديدار دو تيم ذوب‌آهن و پتروشيمي

روزي مي‌رسد كه ديگر اوشين ، آرن و جابري نخواهيم داشت. عدم حمايت و مشكل‌هاي غير فني در بسكتبال به استان اصفهان ختم نمي‌شود. در حالي كه اين روزها مهرام كه نماينده ايران در باشگاه‌هاي آسيا است و مورد بي‌مهري قرار گرفته، سرپرست نماينده شيراز در ليگ برتر نيز از عدم سرمايه‌گذاري در بسكتبال تا زمان حضور مشحون خبر مي‌دهد. وضعيت تيم هاي زير نظر وزارت نفت هم هنوز مشخص نيست و ديگر تيم هاي ليگ برتري نيز مانند هميشه با مشكلات فراوان راهي رقابت ها خواهند شد. ساده نگاه كردن به رفتن سرمايه‌گذارها كاري مي‌كند كه در چند فصل آينده به جاي ليگ تنها تورنمنتي چند جانبه با حضور چند باشگاه برگزار كنيم و اندك اندك به جاي سبقت گرفتن از بسكتبال آسيا در انديشه شكست لبنان و اردن باشيم. مساله‌اي كه در سال اخير گوشه چشمي از خود به ما نشان داده است.

 بسكتبال بدون حامي و اسپانسر رو به ركود خواهد رفت

در صورت انصراف احتمالي ذوب آهن از سرمايه گذاري در بسكتبال شاهد تكرار خارج شدن اسپانسرهاي خوب از ليگ خواهيم بود. اسپانسرهايي كه اگر تا امروز بودند ديگر شاهد ليگ بي كيفيت فصل قبل نمي‌بوديم و فصل آينده ليگ نيز تحت تاثير قرار نمي گرفت. هميشه مي گويند ساختن سخت و خراب كردن آسان است. به اين سادگي حاميان ورزش با كوچكترين مشكل ها كنار مي روند و كسي به فكر آنها نيست.