واکاوی گذشته خوب است یا بد؟ این موضوع در هر حوزهای قابل بحث بوده و در بسیاری از گفتمانها، چالشهای بزرگی را ایجاد کرده است اما شاید موافقان کنکاش در «آنچه بر ما گذشت» استدلالهای وزین و پرشمارهتری برای اثبات هواداریشان داشته و به این علت گذشته را دوست میدارند که با خاطرههای موجود در آن به مستی و فراغت خیال دست یافته و به شیرینترین رویاها پا میگذراند، رویاهایی که فقدان آنها تلخترین کابوسهاست.
چطور میشود از گذشته گذشت وقتی با کمی انصاف متوجه میشویم که گذشته یعنی نشستن بر روی شانههای جوان پدر، شکلات پاشیدن مادر بر روی سر در روز اول مدرسه، عیدیهای مادربزرگ فقید، گذشته یعنی غرق شدن در دنیای کارتون و بازی، گریه کردن برای هیچ و خندیدن به هرچیز.
گذشته یعنی کادو گرفتن آتاری بعد از کسب معدل خوب و زمان رسیدن به اصل موضوع؛ گذشته یعنی زمان ورزش پاک نه به زلال آب و نه به کثیفی امروز!
گذشته یعنی تعصب به فوتبال آبادان حتی زمان بازی کردن برای ذوبآهن اصفهان، گذشته یعنی سیلی زدن دهداری بر چهره کرمانیمقام بعد از تحقیر حریف، یعنی خندههای عابدزاده بعد از مهار پنالتیها در پکن، یعنی صندوق عقب اتومبیلی که رختکن فوتبالیستها بود، تصویری که تمام فوتبالیستهای تیم ملی را خوزستانی نشان میداد، گذشته یعنی صنعت نفتی که 12 هفته بر بام فوتبال ایران ایستاد یا شاهینی که نخستین قهرمانی کشور را به آبادان فرستاد، گذشته یعنی سالیانی که با سرخی صورت نفت را زنده کرد، یعنی تیمهای خوزستانی که خوزستانی بودند نه…
گذشته همان حماسه ملبورن است، همان خداداد، دایی، تهامی، مهدویکیا، پاشازاده و باقری، گذشته همان لیگ قدس است با شور و هیجان فوقالعاده. همان تیم کارگری است که امروز اثری ندارد، گذشته برابر است با برمکی، زارع، جاسمیان، پورجانکی، فتاحی،واقف و…و گذشته یعنی تحویل سالهایی که برای موفقیت در زمان شلیک توپ به خدا ملتمس نبودیم.
بیانصافی است اگر صرفاً با منطق البته منطقی«حال و آینده پر اهمیت»، گذشته، تاریخ و خاطرات بزرگ ورزش خوزستان را کوچک شمرده و فراموش کنیم تمام روزها، افراد و مجموعههایی را که تک تک سلولهای مغزمان با شنیدن دوباره نامشان آرام گرفته و سرخوش میشوند.
یادداشت از امین جوکار