دفعات بازدید: 6,562

تاریخ انتشار: 1392/02/12 - 11:51

مادري پشت قامت ايستاده هر قهرمان

قهرمانان خوزستان

وقتي مي‌شنويم فردي ورزشكار است ابتدا از مدال‌هايش مي‌پرسيم و شايد كمتر از سختي‌ها حرفي به ميان بيايد … و انگار يادمان مي‌رود كه پشت قامت ايستاده هر قهرماني، نگاه نگران مادري است كه بهترين دعاها را بدرقه راه فرزندش مي‌كند؛ با پيروزي‌هايش خوشحال مي‌شود و با شكست‌هايش ناراحت. دل‌نگران مي‌شود، سختي مي‌كشد و دوري‌ها را تاب مي‌آورد، فقط به اميد اين‌كه اميد فرزندش نااميد نشود.

 

خبرنگار ورزشي ایسناي خوزستان به بهانه روز مادر و ارج نهادن به مقام بلند این مخلوق مقدس، با تعدادي از ورزشكاران و مادران آن‌ها به گفت‌و‌گو پرداخته است كه در ادامه آن را مي‌خوانيد.

نواب نصيرشلال دارنده نشان نقره مسابقات وزنه‌برداري المپيك، در وصف مادر خود مي‌گويد “او بهترين است چرا كه با تمام شرايط من، چه خوب و چه بد كنار آمده است.”

مادر اين قهرمان المپيك نيز درباره حضور فرزندش در عرصه ورزش قهرماني مي‌گويد “باتوجه به اين‌كه خودم از وزنه‌برداري خوشم مي‌آمد، هيچ مخالفتي نداشتم كه فرزندم وارد اين عرصه شود و اكنون نيز بسيار خوشحال هستم كه باتوجه به سيستم بدني و روحياتي كه فرزندم دارد، به سمت اين رشته رفت.”

وي به حمايت‌هايش براي رسيدن فرزندش به موفقيت اشاره مي‌كند و مي‌افزايد “از نظر معنوي و مالي او را حمايت كرده‌ام و هميشه دورا‌دور نيز مراقب او بوده‌ام. البته خود او در رسيدن به اين موفقيت‌ها تلاش كرده است و من هم هر‌ گونه حمايتي را براي پيشبرد اهداف او انجام داده‌ام.”

مادر نواب از سختي‌هاي دوري فرزندش هم مي‌گويد “زماني‌كه او در اردو است و در كنارم نيست، سختي‌هاي بسياري مي‌كشم و طي اين سال‌ها كه در اردوها شركت كرده است، او را بسيار كم ديده‌ام؛ حتي در روزهايي مانند تعطيلات عيد كه بايد تمام خانواده كنار هم باشند، بازهم پسرم نبوده  كه من از اين بابت ناراحت بوده‌‌ام.”

وي به بهترين و بدترين خاطره ورزشي‌اي كه از فرزندش به ياد دارد اشاره مي‌كند “خاطرات خوب و بد بسياري در كنار هم بوده اما مي‌توانم بگويم مدال نقره‌اي كه او در المپيك به دست آورد، بهترين خاطره و مصدوميت‌هايش جزو بدترين خاطرات است.”

مادر نصيرشلال ادامه مي‌دهد “زماني‌كه مصدوميتي براي فرزندم پيش مي‌‌‌‌‌آيد معمولا غيرمستقيم متوجه مي‌شوم و لحظاتي هم بوده كه با شنيدن چنين خبري و باتوجه به احساسات مادرانه‌اي كه دارم، گريه كردم.”

وي با رضايت از فرزندش ادامه‌ مي‌دهد “از او مي‌خواهم كه راهش را به خوبي ادامه دهد و بازهم به موفقيت برسد و انسان مفيدي براي جامعه ورزش باشد.”

 

مصطفی شریفات از ديگر ورزشكاران استان كه در رشته والیبال فعاليت مي‌كند، “مادرش را گوهر گران‌بهایی می‌داند كه همیشه دعاهایش، بدرقه راهش بوده است.”

مادر اين ورزشكار نيز با اشاره به این‌که از همان ابتدا فرزندم به دنبال ورزش بود، توضیح می‌دهد “یکی از مشوق‌های اصلی پسرم برای ورودش به این رشته، خودم بودم. البته او ابتدا تکواندو را دوست داشت ولی باتوجه به این‌که برادرش نيز در واليبال فعالیت می‌کرد، این موضوع باعث شد او به این رشته روی آورد.”

وی ادامه‌مي‌دهد “باتوجه به این‌که زماني كه او وارد اين عرصه شد، محصل بود ولی من به هر صورتی که بود از او حمایت ‌کردم تا بتواند در هر دو زمینه تحصیل و ورزش موفق باشد.”

مادر مصطفي شريفات مي‌گويد “حضور او در اردوهای تیم‌ملی و تحمل این دوری‌ها بسیار سخت است و همیشه نگران او بوده‌ام و به نظرم برای یک مادر تحمل این شرایط سخت است اما این دوری‌ها را باتوجه به این‌که موفقیت تیم‌ملی و فرزندم برایم مهم است، تحمل کرده‌ام.”

وی اشاره مي‌كند “بهترین خاطره‌ام مربوط به زمانی است که او برای اولین بار توانست پیراهن تیم‌ملی نوجوانان را بر تن کند و بدترین خاطره‌ام نیز مربوط به زماني مي‌شود كه قرار بود مربی خارجی تیم‌ملی نوجوانان او را در یکی از مسابقات کشوری ببیند و باتوجه به این‌که آن زمان او محصل بود و در مقطع دبیرستان تحصیل مي‌كرد، بسیار تلاش کرد که دیده شود ولی قبل از این بازی‌ها دست او ضربه خورد و انگشتش شكست که من از این موضوع بسیار ناراحت شدم.”

مادر شریفات عنوان مي‌كند “انتظار زیادی از فرزندم ندارم ولي باتوجه به اين‌كه او تا مقطع کارشناسی تربیت‌بدنی درس خوانده است، دوست دارم که درسش را ادامه دهد. هم‌چنین دوست دارم در زمینه ورزش تلاش کند تا به عضویت ثابت تیم‌ملی درآید.”

 

کبری آبسالان قایقران ملی‌پوش خوزستانی هم در توصیف مادرش می‌گوید “پیشرفتی که در زندگی‌ام داشته‌ام را مدیون او هستم و مهربانی و صبوری را از او یاد گرفته‌ام.”

مادر اين قايقران كه با انتخاب اين رشته توسط دخترش موافق است به سختی‌های دوری از فرزندش اشاره می‌کند و می‌گوید “دور بودن از دخترم سخت است ولی وقتی می‌بینم او خودش به این رشته علاقه دارد، سعی کرده‌ام مانع پیشرفت او نشوم و تمام این سختی‌ها را برای رسیدن او به موفقیت، تحمل کرده‌ام.”

مادر آبسالان درباره حمايت‌هايي كه از فرزندش براي رسيدن به موفقيت‌ها داشته است، عنوان‌ مي‌كند “به هر صورتی که بوده از او حمایت کرده‌ام و می‌توانم بگویم برایش کم نگذاشته‌ام.”

وی ادامه‌ مي‌دهد “هنگامي‌كه دخترم مدال برنز مسابقات جهانی مجارستان را به دست آورد، بسیار خوشحال شدم که این بهترین خاطره ورزشی من از دخترم است. خاطره بدم نيز لحظه‌هايي است كه از او دور مي‌باشم. البته خاطره بد ديگرم نيز ديدن انگشتان مصدوم دستش بود.”

مادر این بانوي قايقران خوزستاني عنوان می‌کند “سلامتی و خوشبختی فرزندم برایم بسیار مهم است و انتظار خاصی از او ندارم و فقط از او می‌خواهم راهش را ادامه دهد.”

جواد حرداني دارنده نشان طلاي پرتاب نيزه پارالمپيك لندن، در توصيف مادرش بيان مي‌كند “او تمام زندگي و وجود من است و زحمات او به هيچ صورت قابل جبران نيست. اميدوارم سايه او هميشه بر سرم و دعايش بدرقه راهم باشد.”

مادر اين قهرمان با بيان اين‌كه با ورود او به اين رشته مخالف نبودم، مي‌گويد “زماني‌كه فرزندم مي‌خواست وارد اين عرصه شود باوجود اين‌كه معلوليت داشت، با او مخالفت نكردم و او را حمايت هم كردم.”

وي ادامه مي‌دهد “براي اين‌كه فرزندم به اين‌جا برسد، بسيار زحمت كشيدم؛ زماني‌كه او كوچك بود و پدرش در جبهه بود براي بزرگ كردن او و ديگر فرزندانم باوجود اين‌كه دست تنها بودم، خيلي تلاش كردم و با سختي‌هاي بسيار، آن‌ها را بزرگ كردم.”

مادر جواد حرداني عنوان مي‌كند “زماني‌كه او در اردوهاي تيم‌ملي بود و در كنارم نبود، بسيار سختي مي‌كشيدم. حتي زماني‌كه قرار بود به مسابقات پارالمپيك اعزام شود، يك ‌سال و نيم در اردو بود كه بسيار دلتنگ او شدم و به تهران رفتم تا او را از نزديك ببينم تا كمي آرام شوم.”

وي درباره بهترين و بدترين خاطره‌اي كه از فرزندش در عرصه ورزش دارد، مي‌گويد “زماني‌كه فرزندم مدال طلاي پارالمپيك را به دست آورد خوشحال شدم و يادم مي‌آيد كه آن زمان بسيار گريه كردم و با آن‌كه سواد ندارم، قرآن را به دست گرفتم و از خدا بابت كمكش به فرزندم، تشكر كردم و اين بهترين خاطره من است و البته دوري از او، بدترين خاطره‌ام مي‌‌باشد.”

مادر اين قهرمان با بيان اين‌كه آرزو دارم فرزندم هميشه سلامت باشد تا بتواند پرچم ايران را به اهتزار درآورد مي‌گويد “از فرزندم هيچ انتظاري ندارم و فقط سلامتي‌اش برايم مهم است.”

 

رضا بوعذار، رکورددار دو 400 متر ایران با اشاره به این‌که مادرم قابل وصف نیست، می‌گوید “فقط می‌توانم بگویم هر چه دارم از مادرم است.”

مادر این ملی‌پوش خوزستانی بيان مي‌كند “هنگامی که قرار بود پسرم وارد اين رشته شود به دلیل این‌که شناخت کافی از این رشته نداشتم، بسيار مخالف ورود او به این رشته بودم اما در ادامه وقتی علاقه او را دیدم و به هدفی که پسرم دارد، فكر کردم دیگر مخالفتی نداشتم.”

وی ادامه مي‌دهد “به فرزندم برای رسیدن به این موفقیت‌ها بسیار کمک کرده‌ام و حمایت‌هايم به صورتی بوده است که خود او می‌گوید 70 درصد از موفقیت‌هایم را  مدیون زحمات تو هستم.”

مادر این دونده ملی‌پوش به دلتنگي‌هايش در نبود فرزندش اشاره مي‌كند و مي‌گويد “زمانی‌که پسرم در کنارم نبود، حس غریبی داشتم اما بازهم هر وقت به هدفی که او داشت فکر می‌کردم، آرام می‌شدم.”

وی مي‌افزايد “زمانی‌که به یکباره شنیدم، پسرم قهرمان مسابقات آسیایی جوانان شده است، بسیار خوشحال شدم و گریه کردم و باورم نمی‌شد که او قهرمان آسیا شده است و خوشحالی من در حدی بود که زمانی‌که قرار بود به اهواز برگردد، پنج ساعت زودتر از این‌که برسد، برای استقبالش به فرودگاه رفتم!”

مادر این ملی‌پوش پاره‌شدن رباط صلیبی پسرش را بدترين خاطره ورزشي او مي‌داند و می‌گوید “هنگامی‌که فرزندم کودک بود، وقتی گریه می‌کرد آرام و قرار نداشتم و اکنون نیز که می‌شنوم یا می‌بینم که او مصدوم است، بسیار ناراحت می‌شوم.”

“وی ادامه می‌دهد از فرزندم می‌خواهم که راهش را ادامه دهد و به آرزویش که رسیدن به المپیک است، برسد.”

 

مختار خورنگ دارنده نشان نقره جودو در تورنمنت سوریه، مي‌گويد “هر چه دارم از دعای مادرم است.”

مادر این ملی‌پوش جودو می‌گوید “از زمانی‌که او کودک بود تاکنون به هر صورتی که توانسته‌ام از او حمایت کرده‌ام و همیشه مواظب او بودم و بسیار وي را به ادامه فعالیتش تشویق کرده‌ام.”

این مادر جودو‌كار خوزستاني به بهترین و بدترین خاطره ورزشی که از فرزندش به ياد دارد، اشاره مي‌كند و می‌گوید “زمانی‌که فرزندم برای شرکت در مسابقه‌اي بین‌المللي اعزام شده بود، دچار بیماری شد و شدت بیماریش به گونه‌اي بود که تحت عمل جراحی قرار گرفت و هنگامی که دچار این بیماری شد، بسیار نگران شدم که این بدترین خاطره‌ام است و مي‌توان بگويم به دست آوردن سلامتي‌اش، از بهترین خاطراتم است.”

مادر خورنگ با آرزوي سلامتي براي تمام ورزشکاران، عنوان می‌کند “زمانی‌که فرزندم مصدوم مي‌شود چون مي‌داند من از شنيدن آن ناراحت می‌شوم، به من اطلاع نمی‌دهد.”

حسین وفایی، قهرمان مسابقات جهاني اسنوکر هندوستان که توصیف مادرش را کاری سخت می‌داند، می‌گوید “مادرم در رسیدن من به موفقیت‌هایی که داشته‌ام، بسیار تاثیرگذار بوده است و دست او را می‌بوسم.”

مادر دارنده نشان طلای مسابقات جهانی اسنوکر با اشاره به این‌که مخالف ورود پسرم به این عرصه بودم، توضیح می‌دهد “فرزندم از شش سالگی به رشته اسنوکر روی آورد که من مخالف ورودش به این رشته بودم چرا که بسیار تاکید داشتم که او  درس بخواند اما پدرش موافق بود که در کنار تحصيل، این رشته را هم ادامه دهد.”

وی بیان می‌کند “مخالفت من در حدی بود که هنگامی که او از مدرسه برمي‌گشت درب خانه را قفل می‌کردم که برای تمرین به باشگاه نرود و این اقدام من باعث شده بود که او زمانی‌که از مدرسه برمی‌گشت، مشق‌هایش را در کوچه می‌نوشت و سپس کیفش را به درون حیاط پرتاب می‌کرد و به باشگاه می‌رفت که این نشان از نهایت علاقه او به این رشته بود.”

مادر این ملی‌پوش خوزستانی عنوان می‌کند “فرزندم را به دليل اين‌كه به اردو می‌رود و در رقابت‌ها شرکت می‌کند، خیلی نمی‌بینم که تحمل این دوری‌ها  و به ویژه این‌که او تک پسر است، برایم سخت است و وقتی‌که او به خانه برمی‌گردد یک ساعت او را نگاه می‌کنم ولی سعی کرده‌ام که سختی‌ها را تحمل کنم تا مانع پیشرفت او نشوم.”

وی با بيان اين‌كه از نظر عاطفی از او حمایت کرده‌ام و امکانات لازم را نیز برای رسیدن او به این موفقیت‌ها مهیا کرده‌ام، ادامه‌مي‌دهد “دركل تلاش کرده‌ام کاری نکنم که روحیه او تحت تاثیر قرار بگیرد.”

مادر اين قهرمان بيان مي‌كند “اولین مدال طلایی که پسرم به دست آورد، بهترین خاطره ورزشی‌ای است كه از او دارم و خدا را شکر می‌کنم که از او در عرصه ورزش خاطره بدی ندارم.”

غلام‌رضا رحیمی، کماندار ملی‌پوش خوزستانی مادرش را تمام زندگیش می‌داند و می‌گوید “اگر او نباشد من هم نیستم.”

مادر این ملی‌پوش بیان می‌کند “با ورود او به ورزش موافق بودم چرا که دوست داشتم او برای سربلندی کشورش صاحب مدال شود.”

وی ادامه می‌دهد “دوری او برایم سخت است؛ 15 سال است که پدر او فوت شده و من او را طي اين مدت با سختی بزرگ کردم ولی سعی کردم در نبود پدرش برای او کم نگذارم.”

مادر این ورزشكار بیان می‌کند “بهترین خاطره‌ام مدال‌آوری او براي كشورش بوده. او برای رسیدن به اين موفقیت‌ها بسیار زحمت کشیده است و از خاطرات بدم این است که او در یکی از مسابقات پایش شکست که از این موضوع خیلی ناراحت شدم و بسیار گریه کردم.”

وی عنوان می‌کند “از او می‌خواهم به خانواده و فرزندش برسد.”

 

فرشاد عربي ملي‌پوش باتجربه ووشو مي‌‌گويد “مادرم هميشه همدم من بوده و دور بودن از من را تحمل كرده است و هيچ كسي را به صبوري او نديده‌ام.”

مادر اين ووشو‌كار نيز بيان مي‌كند “زماني‌كه فرزندم مي‌خواست وارد اين عرصه شود خوشحال بودم و اكنون نيز براي اين‌كه او بتواند براي استان و كشورش افتخارآفريني كند، دوري‌اش را تحمل مي‌كنم.”

وي ادامه مي‌دهد “يك مادر بسيار عذاب مي‌كشد تا فرزندش بزرگ شود و به جايي برسد. از زماني‌كه فرزندم 10، 12 ساله بود و وارد اين عرصه شد، دوري او را تحمل كرده‌ام و اكنون كه درباره او صحبت مي‌كنم و او در كنارم نيست، اشك در چشمانم جمع شده است.”

وي ادامه مي‌دهد “زماني‌كه او در مسابقات بود و مي‌شنيدم كه مصدوم شده است، باوجود اين‌كه ناراحتي قلبي داشتم، بسيار اشك مي‌ريختم.”

سياوش اميدي، نايب‌قهرمان مسابقات بوكس آسيا نيز “مادرش را فردي مهربان و زحمت‌كش بي‌منت مي‌داند.”

مادر اين بوكسور مي‌گويد “از ابتدا كه فرزندم اين رشته را انتخاب كرد، مخالفتي نداشتم و دوست داشتم كه خودش رشته‌اي را كه به آن علاقه‌مند است، انتخاب كند. باتوجه به اين‌كه پدر و عموهايش نيز در اين رشته فعاليت مي‌كردند، بيشتر او را تشويق كردند كه به سمت بوكس بيايد.”

وي ادامه مي‌دهد “باوجود اين‌كه از نظر مالي شرايط خوبي نداشتيم اما فرزندم را حمايت كرديم و تمام تلاشم اين بود كه شرايطي فراهم شود كه او بتواند مدال كسب كند. سياوش تك پسر و همه اميدمان به او است به همين دليل همه كاري مي‌كنيم كه او بتواند براي استان و كشورش افتخارآفريني كند.”

مادر اميدي عنوان مي‌كند “زماني‌كه فرزندم دو مدال طلاي كشوري را به دست آورد و به عنوان دومي آسيا و چهارمي جهان رسيد، بهترين خاطراتم شدند و هنگامي‌كه او مدتي پيش در مسابقات آسيايي دچار شكستگي بيني و مصدوميت از ناحيه دست شد، بسيار گريه كردم كه اين بدترين خاطره من است.”

وي مي‌گويد “دوست دارم كه فرزندم پشتيبان من و پدرش باشد و راهي را كه دوست دارد، ادامه دهد.”

رضا باقرزاده دارنده مدال طلاي پرورش‌اندام جهان، نيز در وصف مادر خود مي‌گويد “به نظرم كسي نمي‌تواند جاي مادر را بگيرد و به نظرم او زيباترين مخلوق است.”

مادر اين قهرمان بيان مي‌كند “باتوجه به اين‌كه فرزندم به اين رشته علاقه داشت و در راهي كه انتخاب كرده بود، پيشتكار و استعداد داشت، براي ورودش به اين عرصه مخالفتي نداشتم و خيلي راضي و خوشحال بودم كه فرزندم به ورزش روي آورده است.”

وي ادامه مي‌دهد “براي رسيدن او به اين موفقيت‌ها بسيار او را حمايت كردم و آن‌چه از نظر مالي، معنوي و فكري احتياج داشت، دريغ نكردم.”

 مادر دارنده پنج نشان طلا و نقره پرورش‌اندام جهان، مادر يك ورزشكار بودن را سخت مي‌داند و مي‌گويد “اگرچه براي كسب موفقيت‌هاي فرزندم ذوق و شوق داشته‌ام اما هنگامي كه او در مسابقات شركت مي‌كند بسيار نگرانش مي‌شوم و دلهره دارم.”

وي عنوان مي‌كند “وقتي فرزندم براي حضور در اردوهايي تيم‌ملي كنارم نيست، بسيار نگران مي‌شوم و دوري‌اش بسيار سخت است. هميشه براي او دعا مي‌كنم و مي‌گويم خدايا فرزندم را به تو سپرده‌ام؛ اكنون نيز خدا را شكر مي‌كنم كه او با توكل بر خدا به اين‌جا رسيده است.”

مادر اين ورزشكار مي‌گويد “تمام موفقيت‌‌هاي او در دوران ورزشي‌اش براي من خاطره است؛ مخصوصا زماني كه اولين مدال طلاي جهان خود را به دست آورد و خدا را شكر مي‌كنم كه خاطره بدي ندارم.”

وي ادامه مي‌دهد “يادم هست زماني كه او اولين مدال جهاني را كسب كرد و براي استقبالش به فرودگاه رفتم از خوشحالي گريه كردم.”

او عنوان ‌مي‌كند “هيچ خواسته مادي از فرزندم ندارم بلكه خواسته‌ام عاطفي است و از او مي‌خواهم كه سالم و صالحه باشد؛ هر چند كه خدا را شكر اين خصوصيت در فرزندم وجود دارد.”

قهرمان به یاد داشته باش لحظه‌های فراز را که دعاي مادرت به تو اعتبار می‌بخشد و  لحظه‌های نشیب را که به تو امیدواری می‌دهد.

 

تهيه و تنظيم: پريسا زنگنه‌منش

ارسال دیدگاه